کاکو

طنز های سید محمد آتشی

کاکو

طنز های سید محمد آتشی

عمران صلاحی

عمران صلاحی

وی درسال 1325ش درتهران متولد شد.تحصیلات ابتدایی ومتوسطه رادرقم وتهران وتبریزوتحصیلات دانشگاهی رادرتهران تافوق دیپلم ادامه داد.ازحدودسال1343همکاری خودرابامطبوعات ازجمله توفیق،دنیای سخن،گل آقاو...شروع کرد.اثرمعروف اویعنی "طنزآوران امروزایران"خوانندگان بسیاردارد.نثرکوتاه زیرازعمران صلاحی است:

خانم بزرگ

می خواستم زودتر بلند شویم و مجلس را ترک کنیم تا به مجالس دیگر برسیم. حسین آقا گفت:«خانم بزرگ دارند نارنگی پوست می کنند ، بگذاریم نارنگی اش را بخورد ، بعداً برویم.» همه زل زدیم به نارنگی خانم بزرگ. نیم ساعت طول کشید تا نارنگی را پوست کند. دست خانم بزرگ تا یک نارنگی را بردارد و راه بشقاب تا دهان را طی کند،پنج دقیقه طول می کشید. گاهی نارنگی از نیمه راه باز می گشت تا خانم بزرگ حرفش را با بغل دستی ادامه دهد.

سفر نارنگی از بشقاب تا دهان خانم بزرگ یک ساعت طول کشید. خودمان را آماده رفتن کرده بودیم که میزبان به خانم بزرگ سیب تعارف کرد...

 

حجا

"حجا":یکی ازشخصیت های معروف طنزگووبه عبارت دیگریک شخصیت فکاهی عرب است که درمیان توده های مردم معروفیت ومحبوبیت خاصی دارد."حجا"رامی توان با"ملا نصرالدین"خودمان که بعدادرباره اش خواخو نوشت ،مقایسه کرد.لطیفه های اونیزمانند لطیفه های ملا نصرالدین خودمان شنیدنی وجالب است.یکی ازلطیفه های اوراباهم می خوانیم:

روزی حجاکوزه ای بدست دخترکوچکش دادتاآن راازچشمه پرسازدوبیاورد ، آنگاه او را هشدار داد که مبادا کوزه را بشکند و گفت: اگر شکستی تنبیه خواهی شد و سپس سیلی محکمی به صورتش نواخت ، چنانچه دخترک از شدت درد گریه افتاد. مرد بیگانه ای از آنجا عبور می کرد. حجا را سرزنش کرد و گفت: این سزاوار است که قبل از شکستن کوزه ،دخترک را میزنی؟ حجا پاسخ داد: ای نادان او را میزنم تا طعم عقوبت را بچشد و بترسد. پس از شکستن کوزه تنبیه او چه فایده ای دارد؟

 

انواع مرغ!!!

دراین پست نوبت به مرغ-این پرنده ی پرطرفدار-رسیده است.البته درلغت،مرغ به هرپرنده ای که بتواندپروازکندگفته می شود.امااین مرغی که ممکن است سالی یکبارنصیب بعضی هاشود،درواقع همان ماکیان است که بایاردیرینه اش یعنی خروس که معروف حضورتان است،زندگی می گذراند!

این پرنده ی خوش خط وخال وگران بها!،انواع واقسامی دارد که برای افزایش اطلاعات عمومی شماشهروندان عزیز،ازآنهادراین پست به نیکی یادمی کنیم:

مرغ ماهی خوار،مرغ هلندی،مرغ مادر،مرغ بی پدر!(یعنی آمریکایی!)،مرغ پخته،مرغ نپخته،مرغ شاخدار،مرغ بریان،مرغ آزادوسرانجام مرغ کوپنی سابق!البته هرکدام ازاین مرغ ها،یک تعریف وتوصیف جداگانه ای دارندکه اگربخواهیم همه آنها راتعریف کنیم،مثنوی هفتاد من کاغذ می شود؛امااگرخیلی خلاصه ومفیدبخواهید،بعضی ازآنهارابرایتان تعریف می کنیم.

*مرغ شاخدار:مرغی است که وقتی ازقیمت خودش باخبرمی شود،شاخ درمی آورد.

*مرغ مادر:مرغی است که چون خیلی پیروفرسوده شده،حال دیگر کسی تحویلش نمی گیرد!بماند که چه تعداد جوجه های چاق ولاغری بزرگ کرده وتحویل جماعت "مرغ خوار"داده است!به علت گوشت چرب ودیرپزی که دارد،دوستش ندارندوطردش کرده اند!

*مرغ کوپنی سابق:دراصل همان مرغ"آزاد"است که چون کم ونادر بوده،سرانجام مجبورشده اندکوپن هایش راجمع آوری کنند وباگران کردن قیمتش ،خیلی ازمردم رادرحسرت آن بگذارند.

*مرغ آبی:منظورمرغ به رنگ آبی نیست؛بلکه مرغی ایست که جماعت "مرغ فروش"ازصبح تاشب اوراتوی آب می اندازندوآنقدرشکمش راپرآب می کنندکه جزو"سنگین وزن ها"شود!

مخلص کلام اینکه سعی کنیدزبان"مرغی"راهم یادبگیریدویادتان باشدکه زبان مرغی هم خودش بردو نوع است:اول زبانی که بایدبا خودمرغ صحبت کنید(همان قدقدقدا)!ودوم زبانی که با"مرغ فروش"یا همان "مرغی"خودتان بتوانیدواردمذاکره شویدومباحثه کنیدتا"مرغ "فاسدوگرفتاربیماری" لاعلاج"به شما ندهد!

عبید زاکانی

عبید زاکانی که بود؟

خواجه نظام الدین عبیدالله زاکانی (عبید) از شاعران و نویسندگان مشهور قرن 8 هجری قمری است. دوران زندگی عبید مصادف بود با پادشاهی ابواسحاق اینجو که در ابتدا بر شیراز تسلط پیدا کرد و سپس قلمرو خود را در تمام فارس گسترش داد. بعد از اینجو ، آل مظفر حکومت را در دست گرفتند که عبید در خدمت شاه شجاع پس مبارزالدین  محمد بود تا زمانی که دار فانی را وداع گفت ، بنابرنظر بیشتر تاریخ نویسان سال وفات عبید 771 هجری قمری است. اشعار او به دو بخش تقسیم می شوند: 1-اشعار هزل2- اشعار جد ، اشعار هزل او اشعاری است که عبید اوضاع و احوال زمانه خود را به باد انتقاد گرفته است. او در این اشعار گاهی از کلمات تند نیز استفاده کرده و همچنین در اینگونه اشعار از شوخی های لطیف نیز سود برده و در نهایت استادی اینگونه اشعار را سروده است. معروفترین اثر شعری او در این زمینه منظومه موش و گربه می باشد که در 90 بیت سروده است ، عبید در این منظومه اوضاع زمان خود را به تصویر کشیده که همان سقوط شیخ ابواسحاق اینجو و خاندانش و روی کار آمدن امیر مبارزالدین محمد می باشد. از آثار منثور عبید ، رساله فالنامه اوست که عبید در پایان هر یک از فال ها که به صورت طنز و شوخی نوشته شده یک رباعی هم سروده است ، رساله اخلاق الاشراف ، رساله ریش نامه ، صدپند ، رساله دلگشا و تعریفات از دیگر آثار منثور عبید می باشند. منظوم موش و گربه عبید با این ابیات شروع می شوند:

اگر داری تو عقل و دانش و هوش

بخوانم از برایت داستانی

که در معنای آن حیران بمانی

ای خردمند عاقل و دانا

قصه موش و گربه برخوانا

قصه موش و گربه منظوم

گوش کن همچو در غلطانا

از قضای فلک یکی گربه

بود چون اژدها به کرمانا

شکمش طبل و سینه اش چو سپر

شیر دم و پلنگ چنگالا...